جستجوی این وبلاگ

۱۳۸۸ دی ۱, سه‌شنبه

یاد گرفتم...

چند وقتی است که خیلی گرفتاریم زیاد شده بود. فوت نابهنگام شوهر خواهرم باعث شوکه شدنم شد و تحمل داغدار شدن خواهر زاده هایم خیلی برایم سخت بود.


درگیری های کاری هم به گرفتاری هایم اضافه شد. ختم پروژه تحقیقاتیمان، ارائه پروژه، جلسه... و باز همزمان  شروع پروژه جدید باز هم جلسه و بررسی جوانب ...


تازه امروز، گوش شیطان کر، چند لحظه ای وقت پیدا کردم که باز سر بزنم به وبلاگم و باز هم بنویسم. اما در حین گرفتاری چیزهایی یاد گرفتم و فهمیدم که همیشه در ذهنم خواهد ماند.


یاد گرفتم که در مورد ظاهر کسی قضاوت نکنم وقتی :


به دوستم گفتم که : چقدر دنبال پول هستی؟ صبح تاشب کار می کنی تا پول بیشتری در بیاری.


در جوابم گفت: تا حالا شده زمستان از راه برسه و آرزو کنی که باران نیاد؟


با تعجب گفتم : نه!


گفت: تا حالا شده که در زمستان بخوابی و نصفه شب احساس کنی که صورتت آب می چکه و وقتی بیدار شوی ببینی که از سقف خانتان آب می چکد. بعد مجبور بشی بری ظرفی آب زیرش بزاری تاقطره های آب فرش را تر نکند و تا صبح با صدای برخورد قطره های آب ونگرانی اینکه مبادا جای دیگری از سقف چکه کند خوابت نبرد؟


سکوت کردم.


ادامه داد: تاحالا شده بری مغازه ای و بخوای سی دی بخری. در حالیکه فقط 8 روپیه در جیبت است و قیمت سی دی شده 10 روپیه!! همزمان از شانس بدت یکی از آشناهایت هم آنجا هست و ازینکه 2 روپیه کم داری رنگ رنگ می شوی و می گویی: ببخشید کیف پولم را جا گذاشتم.  آن آشنا پول سی دی ات را حساب می کند؟


دیگه نتوانستم نگاهش کنم سرم را پایین انداختم.


باز گفت: تاحالا شده که جشن تولد دعوت بشی. هزار تا نقشه بکشی که نری جشن تولد اما مجبور میشی که بری. نوبت باز کردن تحفه ها میرسد . بین تحفه ها اسم همه کسانی که حضور دارند هست الا تو. از اینکه بدون تحفه رفتی جشن تولد چه حالی می شی؟


گفت: حالا فهمیدی که چرا پول اینقدر برایم مهم است؟


چیزی نتوانستم بگویم .


.....


فهمیدم که چقدر تعداد آدم هایی که خر و پفشان آرامش اینجا را بهم میزنند زیاد است وقتی: کتاب،نامه های عاشقانه جبران خلیل جبران، را تمام کردم  و در آخرین نامه چنین خواندم:


" من از لحظه تولد تا مرگ مدیون زن هستم!


زن پنجره ها را در چشم هایم و درها را در روحم می گشایدو اگر زن (مادر) و زن ( دوست) و زن ( خواهر) نبود با این مردم می خفتم که آرامش جهان را با خر و پفشان آشفته می سازند. "


......


 

۱۰ نظر:

  1. سلام
    پست جالبی بود و دردی آشنا
    خسته نباشی و موفق باشی

    پاسخحذف
  2. سلام

    بایدبگم که تواین پست واقعانکته جالب ومهمی گنجانده شده.(زودقضاوت کردن)تقریبامیشه گفت که اکثرمردم این کارروانجام میدن.همیشه همه چیزروازبیرون نگاه میکنن.بااینکه شایدخودشان هم عین زندگی روداشته باشن.تعدادخیلی کمی ازکسانیکه توی یک اجتماعی هستن به عمق قضیه نگاه میکنن.فقط یک برداشت سطحی ازچیزی ویک عالمه حرفهای من درآوردی و...درمورداون چیز.

    به هرحال. امیدوارم که همه بتونیم همدیگرروعمیق تردرک کنیم.

    پاسخحذف
  3. سلام خواهر طاهره!
    من هم به نوبه خود در گذشت شوهر خواهر(یازنه) تان را به شما و به فامیل محترم شان تسلیت می گویم.
    تشکر از حضور تان در چکیده ها.
    باز بیا و باز می آیم.
    بدرود!

    پاسخحذف
  4. سلام طاهر جان قندگ
    خیلی تاثر برانگیز است که میدانیم همه مشکلات اگر نه 90 درصدشان فقط با پول قابل حل است
    خدا بیامرزد شوهر خواهرتان را , همیشه درست کسانی را از دست میدهیم که انتظارش را نداریم
    لذت بردم از خواندن این پست و سخن جبران

    پاسخحذف
  5. سلام وعرض ادب.

    علم بهتر است یا ثروت؟!

    یک سئوال کهنه وشعار تکراری!

    ممنون با بت حضور تان
    برایتان آرزوی موفقیت میکنم
    دوست دارم نتیجه تحقیقات تان بدانم خبرم کن.لطفا"

    پاسخحذف
  6. ضمنا" تسلیت مارا هم بپزیرید.

    پاسخحذف
  7. چی یبگم حرفی که از دل برآید ناگزیر بر دل نشیند.فکر نمی کنم امروزه کسی که در سطح پائین/سطح متوسط و حتی سطح بالا زندگی می کند منکر این امر باشه که زندگی آدمها از مسیر اصلی خویش خارج شده و به بیراه روان است.متاسفانه ما آدمها فراموش کار شدیم و از یاد میبریم که خداوند که مارا خلق کرد به چه هدفی ما را به زمین فرستاد و از ما چه توقعی داره.آره حقیفته که زندگی ما 90 درصدش به پول وابسته است ولی آیا این درست است؟تیتره خیلی جالبی انتخاب کرده بودی عزیز. کاری که تقریبا اکثر ما این کار زشت را مرتکب میشیم و در پایان پشیمان می شویم.با آرزوی شناخت کامل از مقام انسان برای همه/خوشحالم که به این نکته پی بردی.موفق و کامیاب دایم باشی.

    پاسخحذف
  8. سلام
    من اینترنت نداشتم اگر نه زودتر میامدم
    مقبول نوشته کردی(در شرایط مشابه بودم...)، زود قضاوت کردن یک طرف، خود آدم چقدر ضایع میشه وقتی میبینه اشتباه کرده.... خوب است ما هستیم اگرنه مردها کلا در خواب غفلت میمانند!
    من نمیدانستم که ذوق شعر گفتن دارم!!! همینطور چند جمله نوشتیم دوستان لطف کردند و گفتند چه شعر قشنگی! راستی یک نفر میگفت در مورد وطن است... تو فهمیدی در مورد چی بود نه؟

    پاسخحذف
  9. سلام عزیزم
    نمی دانم چی بنویسم
    بعضی وقتها ادم تو وبلاگ ها هم کپ میکنه
    امیدوارم که همه بتوانیم پولی را که در می اوریم در راه درست مصرف کنیم انگیزه ی به دست آوردن اش مهم نیست مهم مصرف کردن اش است
    موفق باشید

    پاسخحذف
  10. سلام
    من هم این مصیبت را به شما تسلیت عرض میکنم.....ولی در این میان شاید وظیفه شما سنگینتر شده شاید باید بیش از پیش به خواهرزاده هایتان توجه کنید!
    البته من کوچکتر از آنی هستم که بخواهم به شما پیشنهادی داده باشم.....اما شنیدن خبر فوت پدر یا مادر خانواده ای برایم خیلی سخت هست و بیشتر ازهمه آینده ای هست که در انتظار بچه ها میباشد!
    خداوند صبر جزیل و همت والا به شما عنایت فرماید!

    پاسخحذف